همين ماهان

۱۳۸۸ شهریور ۱۲, پنجشنبه

مقام رهبري ذوب در احمدي‌نژاد

با انتشار خبري در ميان نمايندگان مجلس مبني بر ابراز تمايل رهبر انقلاب به راي مثبت به تمام وزيران معرفي شده، پيش‌بيني مي‌شود هر 21 وزير پيشنهادي راي اعتماد بگيرند‌.
گفته مي‌شود رييس مجلس شوراي اسلامي اين ابراز تمايل رهبر معظم انقلاب را به اطلاع نمايندگان رسانده ‌است.
اگر اين خبر درست باشد (كه با توجه به منبع خبر و عدم تكذيب آن در روز گذشته احتمالاً هست) اين چندمين باري است كه آيت‌الله خامنه‌اي در حمايت از رييس جمهور محبوب خويش عنان اختيار از كف مي‌دهد و تما‌م‌قد به ياري و دست‌گيري‌اش برمي‌خيزد.
البته وجود چنين رابطه‌ي بين اشخاص اول و دوم نظام در جمهوري اسلامي بي‌سابقه نيست. آيت‌الله خميني نيز يك بار وقتي احتمال مي‌داد نخست وزير محبوبش، ميرحسين موسوي، در گرفتن راي اعتماد از مجلس ناكام بماند، حتي به قيمت تضعيف مجلس- كه ظاهراً بايد در راس امور مي‌بود- چنين رويه‌اي در پيش گرفته بود. اما در مورد فعلي، عجيبب‌تر از نفس وجود اين عشق، «يك‌طرفه» بودن آن است: «عاشق» هنوز شمارش آرا به پايان نرسيده پيروزي «معشوق» را تبريك مي‌گويد، «معشوق» دلدار ديگري (رحيم مشايي) را بر صدر مي‌نشاند و حكم حكومتي را به بازي مي‌گيرد. «عاشق» با سران دو قوه‌ي ديگر در كنار تمبر يادگاري «معشوق» (كه به‌مناسبت پيروزي تخيلي‌اش منتشر كرده) عكس مي‌اندازد، «معشوق» وزير معتمد رهبري (محسني اژه‌اي) را بركنار مي‌كند. «عاشق» با تمام وجود از 60 سال سابقه و آبرويش مايه مي‌گذارد و «معشوق» را از رفيق 60 ساله‌اش (هاشمي رفسنجاني) به خود نزديك‌تر مي‌خواند، «معشوق» توسط همان دلدارش (رحيم مشايي) پيغام مي‌فرستد كه 20 ميليون از آن آراي تخيلي را مخالفان نظام (همان رهبري) به او داده‌اند و او در واقع برنشانده‌ي اين مخالفان است نه موافقان. «عاشق» ننگ و بدنامي كودتا و تقلب و قتل و... را به جان مي‌خرد، «معشوق» با دور زدن او، دولت خود را منصوب امام زمان مي‌خواند. «معشوق» باز در انتخاب وزرا ساز ناكوك خود را مي‌زند، «عاشق» باز پيغام حمايت مي‌فرستد. بيت:
ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است/ چو يار ناز نمايد، شما نياز كنيد!در تاريخ سياسي ايران شبيه‌ترين مورد، عشق باورناپذير و غيرقابل توجيه ناصرالدين‌شاه به پسرك زشت‌رو و بداخلاقي است كه او را «مليجك» نام نهاده و «عزيزالسلطان» لقب داده بود. بايد «روزنامه‌ي خاطرات اعتمادالسلطنه» را بخوانيد تا بدانيد اين عزيزكرده كه در همان خردسالي از «سلطان صاحب قران» منصب امير توماني نيز گرفته بود، در بي‌تربيتي و مردم‌آزاري چيزي از محمود خودمان كم نداشت، تا آن‌جا كه همه‌ي اطرافيان از دستش به‌ستوه آمده بودند ولي از ترس «شاه بابا» مجبور بودند مجيزش را بگويند و رشوه‌اش را بدهند و در موقع گرفتاري‌ها به او متوسل شوند.
باري، از صحبت خودمان دور نيافتيم. تشت عشق يك‌طرفه‌ي رهبري به احمدي‌نژاد چنان از بام افتاده كه اكنون مخلص‌ترين و ولايت‌پذيرترين پيروان او هم در خفا از جادو شدن يا مسخ شدن رهبري سخن مي‌گويند. ولي در عيان چون در نظام ولايي كسي زهره‌ي آن ندارد كه به «عاشق» بگويد از اين عشق نافرجام دست كشد و دل در گرو دلداري ديگر بندد، به «معشوق» خيانت‌پيشه نهيب مي‌زنند دست از بي‌وفايي بردارد. آخرين نهيب همين سخنان علي مطهري در مجلس بود كه از احمدي‌نژاد پرسيد چگونه بين ولايت مشايي و ولايت فقيه جمع خواهد كرد.
نتيجه: نتيجه‌ي خاصي نمي‌خواهم- و نمي‌توانم- بگيرم. شما خودتان هر نتيجه‌ي اخلاقي، اجتماعي، سياسي و... كه مي‌خواهيد بگيريد. ولي در باب رفتارشناسي مقام رهبري، از يك طرف وظيفه‌ي تحليلگران سياسي است كه نوع رابطه‌ي اين عاشق و معشوق را تحليل كنند و از طرف ديگر وظيفه‌ي سياسي‌كاران حرفه‌اي كه با به‌دست آوردن اخبار موثق از بيت معظم له تحليلگران را ياري رسانند. هر چه باشد براي مقاومت در برابر كودتا، شناخت درست هسته‌ي مركزي آن اهميتي غيرقابل انكار دارد.
پ. ن: تا اين پست ويرايش شود، راي‌گيري هم تمام شد و از 21 وزير پيشنهادي، 18 تن راي اعتماد گرفتند. مبارك باشد.

برچسب‌ها:

1 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی