همين ماهان

۱۳۸۸ تیر ۱۶, سه‌شنبه

رهبر هم مي‌تواند اشتباه كند

فقط تصورش را بكنيد؛ اگر صدام مجوز بازرسي خارجي‌ها از تسليحات نظامي‌اش را صادر كرده بود، هنوز بر سر كار بود. در آن‌صورت احتمالاً به پاداش راستگويي و وفاي به‌عهد در امحاي تسليحات كشتار جمعي خويش، مي‌توانست از جامعه‌ي جهاني مشوق‌هايي هم دريافت كند و چه مي‌دانم كم‌كم به راه ديگر رهبر انقلابي و مادام‌العمر خاورميانه، رييس معمر قذافي، برود يا نرود. ولي به‌هرحال بر سر كار و «قدرت» بود.
اما صدام نكرد. يعني تسليحات كشتار جمعي‌اش را امحا كرد ولي مجوز بازرسي از اين تسليحات (در واقع جاي خالي اين تسليحات) را صادر نكرد. و اين كار به‌دليل مصالح بالاتري بود كه خود مي‌دانست و ما تا همين چند روز پيش نمي‌دانستيم. بنا بر اطلاعاتي كه در اين هفته منتشر شد، صدام پس از سقوط و دستگيري، در بازجويي برابر نيروهاي آمريكايي اعتراف كرد كه دليل خودداري‌اش در صدور آن مجوز كذايي اين بوده است كه «دشمن اصلي» يعني ايراني‌ها پي به توان (در واقع ناتواني) نظامي‌اش نبرند. فقط همين!
الان مي‌شود نشسته روي مبل با يك فنجان قهوه يا حتي ايستاده و آويزان از ميله‌هاي اتوبوس شركت واحد، تصميم خطير صدام را تحليل و حتي استهزا و تمسخر كرد. اين‌كه آيا ايراني‌ها در شرايطي بودند كه با تكيه به اين اطلاعات تازه بر او حمله آورند يا نه، و اين‌كه در فرض وقوع چنين حمله‌اي فرجام كار آيا بدتر از آن مي‌شد كه شد و...
ولي چرا رهبر مادام‌العمر جمهوري عراق در تشخيص «صلاح مملكت خويش» چنين به اشتباه رفت؟ چرا اين تشخيص را با كساني ديگر به مشورت نگذاشت؟ يا اگر گذاشت، چرا مشورتي درست دريافت نكرد؟ اصلاً چرا صلاح يك مملكت را بايد خسرو به‌تنهايي تعيين كند؟
آري، به‌گمانم رهبر جمهوري اسلامي ايران نيز در تشخيص «صلاح مملكت خويش» (حفظ احمدي‌نژاد به هر قيمت) اشتباه مي‌كند.

برچسب‌ها:

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی